از دیار حبیب
پدیدآور: سیدمهدی شجاعی
ناشر: مؤسسه فرهنگی برهان
تعداد صفحات: ۶۳
عطار رنگ را به حبیب میدهد و پولش را میستاند. حبیب و مسلم آرامآرام از دکّان فاصله میگیرند. حزنی غریب در چهره و کلام هر دو نشسته است و هیچ کدام توان پوشاندن این غم را ندارند.
بغضِ مسلم میترکد و اشک به پهنای صورتش فرومیریزد همه دارند مهیای جنگ با حسین میشوند.»
حبیب سر به گوش مسلم میبرد و بغض آلوده نجوا میکند: این رنگ را خریدهام تا جوان شوم برای حضور در سپاه حسین .»
معرفی کتاب این پسر چه قدر کتاب می خورد!
حبیب ,مسلم ,رنگ ,حسین ,دیار ,»حبیب ,رنگ را ,از دیار ,با حسین ,جنگ با ,مهیای جنگ
درباره این سایت